Friday, November 25, 2005
بدون شرح

منبع: روزنامه شرق
ساعت 10:41 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Wednesday, November 16, 2005
بایرام
یک - اینجا روستای "بایرام" از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی است. من از خانه بهداشت با شما سخن می گویم. دو هفته است که در بخش بهداشت به سر می‌برم و از هفته پیش وارد این روستا شده‌ام تا در این قسمت از شبکه بهداشت و درمان آموزش ببینم و البته آموزش بدم. خوش‌بختانه تنها نیستم ( گر چه تنهایی مزیت‌های خود را دارد! ) همراه با یکی از بهترین دوستانم بهزاد هستم ( ما همواره با هم هستیم گویی دم ما را به هم گره زده‌اند! ). بد نمی‌گذرد یعنی ما بد نمی‌گذرانیم! وقتی می‌آمدیم ماشین را پر از وسایل کردیم ( حالا همچین وسایلی هم در 206 جا نمی شود! ). خب وقتی قرار است 17 روز را در جایی بمانی و ماشین هم هست بهتر است مجهز باشی.

دو - روستای "بایرام" چسبیده به روستای "دیزج" قرار دارد به طوری که ما مرز آن‌ها را تشخیص ندادیم. مردم این‌جا بسیار مهربان هستند گر چه از نگاه شان می توان فهمید که ما را غریبه می‌پندارند. به ما بسیار احترام می‌گذارند البته نه به این خاطر که پزشک‌شان هستیم بلکه به عنوان میهمان.

سه - زبان ترکی هم طبق معمول مشکل من است. البته صد رحمت به من که تا حدود زیادی متوجه می‌شوم و تنها نمی‌توانم صحبت کنم. اما همین هم به اندازه کافی در ارتباطم با افراد مسن روستا ( که فارسی را متوجه نمی‌شوند ) مشکل می‌آفریند. اما من سعی خود را می کنم ( گاهی با کمک گرفتن از اطرافیان ).

چهار - این‌جا 3 بهورز وجود دارند که به ما کمک می‌کنند خانم‌های یزدانی و اقدامی و آقای میلانی. خانم یزدانی دختر نازنینی به نام شیوا دارد که شدیدا از ما خجالت می‌کشد. خانم اقدامی هم یک سه قلو دارد ( دو دختر و یک پسر ). بهورزان ما بسیار مودب و مهربان هستند. خوشحالم که در کنارشان هستم و با طرز فکرشان آشنا می شوم ( کلا از این‌که با طرز فکر و روحیات و نحوه زندگی مردم این روستا آشنا می‌شوم خوشحالم ).

پنج - اوضاع شکم هم خوب است. مقداری غذای منجمد با خود آورده‌ام. کمی هم از کنسرو استفاده می‌کنیم. و البته به‌ترین فرصت است که من هنر آشپزی خود را به جهانیان نشان دهم ( متاسفانه این‌جا از جهانیان فقط بهزاد هست ). در 10 قدمی خانه بهداشت ما ( که محل اقامت ما هم می باشد ) یک نانوایی سنگک وجود دارد که نان ما از آن‌جا تامین می‌شود و البته به تپل‌تر شدن من کمک می‌کند!

شش - با توجه به این که این‌جا اینترنت ندارد من مجبورم به مقدار کم از اینترنت تبریز استفاده کنم تا پول تلفن خانه بهداشت سر به فلک نکشد! امیدوارم دوستان عزیز مرا ببخشند که مدتی کم به وبلاگ‌شان سر می‌زنم.

هفت - از آن‌جایی که این‌جا به دور از هر گونه مزاحمتی هستم فرصت خوبی برای کتاب خواندن یافته‌ام ( اشتباه نکنید کتاب درسی را نمی‌گویم! ). تمام کتاب‌هایی که با خود آورده‌ام تا حدودی جنبه فلسفی دارند و اندیشیدن را می‌طلبند به همین جهت سعی کردم فیلم‌هایی را با خود بیاورم که نیاز به تفکر نداشته باشند و تنها جنبه سر گرمی داشته باشند. تقریبا هر روز یک فیلم می بینم.

هشت - آخرین مطلبی که خواندم در مورد منطق و تکامل نظریه‌ی علمی از کارل پوپر می‌باشد:
"تازگی رویکرد علمی در این است که ما فعالانه در پی حذف راه حل‌های به کار گرفته شده بر می‌آییم آن‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهیم و این کار را با هر وسیله‌ای که در دسترس داریم یا می توانیم در اختیار بگیریم انجام می‌دهیم ... ما نظریه های خود را به آزمون می‌گذاریم و به طور مسلم سعی می‌کنیم تا این آزمون شدیدترین در نوع خود باشد. ما هر کاری می‌کنیم تا نظریه‌های خود را حذف کنیم چرا که خود می‌خواهیم کشف کنیم که این نظریه‌ها نادرست هستند.
ساعت 12:42 AM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Wednesday, November 02, 2005
اراسموس
آیا چیزی جنون آمیزتر از این هست که آدمی مورد پسند شخص خود قرار گیرد و خویشتن را تمجید کند؟
ساعت 6:54 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

<body>