Wednesday, June 22, 2005
تردید
بیشتر وقتم را به خواندن می‌گذرانم. نظرات دیگران را می‌خوانم و اخبار را از نظر می‌گذرانم. وضعیت بدی‌ست. در انتخاب میان دو دیکتاتور مانده‌ام. برخی می‌خواهند احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور گردد بلکه این مردم با قرار گرفتن در وضعیتی اسف‌بار به ادراک مناسب برسند ( گر چه می‌دانم هیچ‌وقت نخواهند گذاشت چنین وضعی پیش آید ).
و بیشتر کسانی که می‌شناسم می‌‌خواهند به هاشمی رای دهند حتا کسانی که در دور نخست در انتخابات شرکت ننموده بودند (متاسفانه!) تا شاید این بلای ناگهانی از سر بگذرد. می‌گویند وضع حداقل از زمان قبل از خاتمی بدتر نمی‌شود. شاید هاشمی با تشکیل دولتی مقتدر (!) بتواند اوضاع را کمی سر و سامان دهد. عده‌ای هم می‌گویند شاید هاشمی بستر را برای دوم خردادی دیگر فراهم سازد.
و اما من این بار بر خلاف اعتقادم به لزوم استفاده از حق رای و انتخاب خود، به رای ندادن هم می‌اندیشم.
ساعت 12:52 AM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Saturday, June 18, 2005
از ماست که بر ماست
خب اینم از این! حالا معلوم شد از آن 20 میلیونی که به خاتمی رای دادند چند نفر آگاه بودند و خاتمی را به سادگی و تنها به عنوان یک گزینه انتخاب نکردند.
حرف تمام کسانی را که دم از تقلب در انتخابات می زنند و یا تحریمی‌ها را مقصر می‌دانند، مردود می‌دانم. آخر تقلب تا چه حد؟!! چند میلیون تقلب شده است؟ این آقای معین ما تنها 4 میلیون رای آورده است. یعنی رای 20 میلیونی آقای معین را به بقیه اضافه نموده‌اند؟! واقعا که باید خیلی سطحی فکر نمود تا به این نتیجه رسید.
شاید هم می‌اندیشید که اگر تحریمی‌ها به انتخابات می‌پیوستند، آقای معین انتخاب می‌گردید. نپیوستن افراد تحریمی به طیف رای دهندگان آقای معین، پیروزی جناح مخالف آقای معین را توجیه نمی‌کند. بیش از 20 میلیون از افراد شرکت کننده به جناح مخالف آقای معین رای داده‌اند.
این سخن هم که ما با شرکت خود در انتخابات موجب تایید نظام گشته‌ایم و همگی می‌بایستی انتخابات را تحریم می‌نمودیم درست نمی‌باشد. ببینید بیش از 65 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده‌اند. بیایید منصفانه فکر کنیم. این حکومت تنها با رای دادن این 4 میلیون نفر مشروعیت خود را کسب ننموده‌ است تا با رای ندادن‌شان از دست دهد. در کجای جهان مردم این چنین در انتخابات شرکت می‌جویند؟ نظام حکومتی از این مشروع‌تر؟
مشکل کشور و مردم ما بسیار اساسی‌‌ست. تا زمانی که مردم ما به حقوق اولیه خود آگاه نیستند و در غبار و مه مذهب غوطه‌ورند، قادر به یافتن راه خود نخواهند بود.
مردم ما همین‌اند که می‌بینید.
ساعت 11:59 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Wednesday, June 15, 2005
گردهمایی در برابر زندان اوین
گزارش تصویری برون کا از گردهمایی در برابر زندان اوین

ساعت 1:09 AM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Tuesday, June 14, 2005
فراخوان کانون نویسندگان
فراخوان کانون نویسندگان ایران برای گردهمایی در برابر زندان اوین

مردم آزاده‌ی ایران
سازمان‌های مدافع حقوق بشر!
ناصر زرافشان هشتمین روز اعتصاب غذای دردناک خود را می‌گذراند و در خطر جدی مرگ قریب الوقوع است. ناصر زرافشان مبتلا به بیماری حاد کلیوی است و هر لحظه بر وخامت بیماری او افزوده می‌شود. ما از همه‌ی مردم٬ نهادهای فرهنگی و اجتماعی درخواست می‌کنیم که درگردهمایی اعتراضی تحصن کنندگان٬ از ساعت چهار تا شش بعد از ظهر روز سه شنبه بيست و چهار خرداد هشتاد و چهار در برابر در بزرگ زندان اوین شرکت کنند.
کانون نويسندگان ایران - ٢٢/٠٣/٨٤

ساعت 12:52 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Monday, June 13, 2005
نقض حقوق زنان در قانون اساسی
تجمع امروز در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران گویا به خوبی انجام گردیده است. این طور که شنیده‌ام حدود هزار نفر آنجا جمع شده بودند و اعتراض خودشان را نسبت به نقض حقوق زنان در قانون اساسی اعلام کردند.

قطع‌نامه پایانی این تجمع را می‌توانید در این‌جا بخوانید.

ساعت 2:00 AM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Sunday, June 12, 2005
مشارکت
من در انتخابات شرکت می‌کنم چون این‌کار را حق خود می‌دانم. فکر می‌کنم این حداقل کاری‌ست که به عنوان یکی از افراد این جامعه در جهت دفاع از دموکراسی و احقاق حقوق خودم و دیگران می‌توانم انجام دهم.


ساعت 12:47 AM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Friday, June 10, 2005
بمب گوگلی برای آزادی گنجی
مثل این‌که من از غافله عقب مانده‌ام.
من هم این لینک را در وبلاگم می‌گذارم تا به این بمب گوگلی کمک کرده باشم. اطلاعات بیشتر را می‌توانید از این‌جا دریافت کنید.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی


ساعت 11:46 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

Thursday, June 09, 2005
آغازی دوباره
خب بالاخره این وبلاگ جدید من آماده شد.
مدتی است که مطلبی در وبلاگ‌هایم ننوشته‌ام. مثل این‌که این نوشتن گه‌گاه را نمی‌توانم ترک کنم.
انگار قلمم ذهنم خشک شده است. شاید به خاطر پراکندگی مطالب و البته وبلاگ‌هایم است. به همین خاطر می‌خواهم از نو شروع کنم و از این به بعد متمرکزتر در همین وبلاگ بنویسم.
.به هر حال از این به بعد در ذره‌بین خواهم نوشت
ساعت 11:37 PM | لینک ثابت | 0 نظر | Bookmark and Share

<body>