
بالاخره تبلیغات انتخابات شوراها تمام شد. کاندیداهایی که شاید خودشان هم نمیدانند چرا در این انتخابات شرکت کردهاند، در این مدت، به جان در و دیوار و درخت و تابلو و روگذر و زیرگذر افتادند و انبوه پوسترهای تبلیغاتی را با ژستهای مضحک و شعارهای احمقانه، غیر واقعی و کلیشهای در سطح شهر پخش کردند. این روزها تمامی درختان شهر میوه دادهاند آن هم میوههای کاغذی! هر کس که چهار نفر دوست و رفیق ازش تعریف کردهاند جوگیر شده و خود را منجی شهر میداند. نمی دانم کسی که در یک پروژه عمرانی ساده شرکت داشته و یا کسی که تیم والیبالش در کشور سوم شده است چطور به خود اجازه کاندیدا شدن داده است! بسیاری از این کاندیداها در معرفی خود ناتوان

مانده و دست به دامن شعارهای آرمانی و گهگاه احمقانه شدهاند. آنها پوسترهای تبلیغاتی رنگارنگ با ژستهای مضحک تهیه کردهاند و به جان شهر افتادهاند. البته بگذریم که تبلیغات خود را از چند ماه قبل شروع کرده بودند! این افراد در همین مدت چند روزه میلیونها تومان هزینه جلب توجه ملت و ساختن رای برای خویش نمودهاند. خدا میداند با این هزینههای هنگفتی که خرج این قضیه میشود (یا به عبارت بهتر هدر میرود) چه مشکلاتی را که نمیتوان حل کرد!
0 نظر:
Post a Comment
بازگشت به صفحه اصلي